Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-28@19:39:07 GMT

جا خالی دادن به سبک ایستگاه فضایی!

تاریخ انتشار: ۱۳ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۳۷۵۶۰

جا خالی دادن به سبک ایستگاه فضایی!

فضانوردان باید با حجم فزاینده‌ای از زباله‌های فضایی در مدار زمین دست‌وپنجه نرم کنند اما در صورت بروز چنین مشکلی در «ایستگاه فضایی بین‌المللی»، رویه‌هایی وجود دارد.

به گزارش ایسنا و به نقل از اسپیس، زباله‌های فضایی هر چند وقت یک بار، بر سر راه «ایستگاه فضایی بین‌المللی»(ISS) قرار می‌گیرند. ایستگاه فضایی بین‌المللی از سال ۱۹۹۸ در مدار بوده و به خاطر وجود زباله‌های فضایی، ده‌ها بار مجبور به انجام دادن مانورهای فرار شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گزارش دسامبر ۲۰۲۲ ناسا نشان می‌دهد که ایستگاه فضایی بین‌المللی از سال ۱۹۹۹ تاکنون ۳۲ بار خود را اصلاح کرده است تا از برخورد با ماهواره‌ها و زباله‌های فضایی قابل ردیابی جلوگیری کند.

حملاتی از سوی ریزشهاب‌سنگ‌ها یا زباله‌های فضایی ناشی از فضاپیماهای روسی «پراگرس»(Progress) و «سایوز»(Soyuz) ثبت شده‌اند اما با پرتاب ماهواره‌های بیشتر به فضا، مشکل زباله‌های فضایی با سرعت بیشتری در حال رشد است و خطر برخورد آنها با ایستگاه فضایی بین‌المللی یا با یکدیگر را افزایش می‌دهد. پراکندگی زباله‌های فضایی شناخته‌شده، ایستگاه فضایی بین‌المللی را به انجام دادن مانورهای اجتنابی مجبور کرده، فضانوردان را به پناه گرفتن ملزم کرده و حتی پیاده‌روی‌های فضایی را لغو کرده است.

فضانورد ماموریت «اکسپدیشن ۴۰» از پشت پنجره گنبدی ایستگاه فضایی بین‌المللی به بقایای بک شهاب‌سنگ اشاره می‌کند

در این گزارش می‌بینیم که ایستگاه فضایی بین‌المللی چه زمانی مجبور است از زباله‌ها دوری کند، چگونه از مسیر برخورد با زباله‌های فضایی خارج می‌شود و اگر ناسا و شرکای ایستگاه فضایی بین‌المللی نتوانند به موقع مانورهای فرار را انجام دهند، چه اتفاقی می‌افتد.

ایستگاه فضایی بین‌المللی چه زمانی مجبور می‌شود از زباله‌های فضایی دوری کند؟

مدار ایستگاه فضایی بین‌المللی که در حدود ۴۰۰ کیلومتر بالاتر از زمین قرار دارد، بیش از هر زمان دیگری مملو از زباله‌های فضایی است. این موضوع تا اندازه‌ای به دلیل افزایش تعداد ماهواره‌ها است.

دستورالعمل‌های دیرینه ناسا، ایستگاه فضایی بین‌المللی را ملزم می‌کنند که در صورت قرار گرفتن یک ماهواره‌ در اطراف مدار ایستگاه، مانور اجرا شود.

مقامات ناسا در مه ۲۰۲۱ نوشتند: زمانی که پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهند که هر شیء ردیابی‌شده در فاصله نگران‌کننده‌ای از نزدیک ایستگاه فضایی بین‌المللی عبور می‌کند و کیفیت داده‌های ردیابی به اندازه کافی دقیق تلقی می‌شود، مراکز کنترل ماموریت در هیوستون و مسکو با یکدیگر همکاری می‌کنند تا یک اقدام محتاطانه را انجام دهند.

تصاویر ناسا و «آژانس فضایی کانادا»، محل برخورد زباله‌های فضایی را به بازوی رباتیک کانادارم۲ در ایستگاه فضایی بین‌المللی نشان می‌دهند که در ۱۲ می ۲۰۲۱ مشاهده و در ۲۸ مه تصویر آن منتشر شد

مشکل زباله‌های فضایی چقدر خطرناک است؟

«اتحادیه دانشمندان نگران»(Union of Concerned Scientists)، ۵۴۶۵ ماهواره فعال را تا ماه مه ۲۰۲۲ ردیابی کرد که در مقایسه با شش ماه پیش از آن یعنی دسامبر ۲۰۲۱، با ۴۸۵۲ ماهواره ثبت‌شده، ۱۲ درصد افزایش داشته است. آنها اطلاعات خود را از آمارهای به‌روزشده «دفتر امور فضایی ملل متحد» یا «یونوسا»(UNOOSA) به دست می‌آورند.

«استیون یانگ»(Steven Young)، نماینده اتحادیه واشنگتن دی‌سی در مارس ۲۰۲۲ نوشت: تعداد ماهواره‌های عملیاتی که در حال حاضر در مدار قرار دارند، شگفت‌انگیز است. تعداد ماهواره‌های پرتاب‌شده در سال جاری(۲۰۲۲)، بیشتر از تعداد کل ماهواره‌های فعال در سال ۲۰۱۶ یعنی تنها شش سال پیش است.

اکثریت قریب به اتفاق ماهواره‌های جدید متعلق به شرکت «اسپیس ایکس»(SpaceX) هستند که قصد دارد در کوتاه‌مدت، حداقل ۱۲ هزار ماهواره پهن‌باند «استارلینک»(Starlink) را در مدار پایین زمین داشته باشد و برای ۳۰ هزار ماهواره دیگر درخواست تایید کرده است. اسپیس ‌ایکس گفته که رویه‌هایی را برای دور کردن ماهواره‌های استارلینک از مسیر مشکل‌ساز در نظر گرفته است.

مدار ماهواره‌های استارلینک متفاوت است اما برخی از آنها در ارتفاعی بین ۳۴۰ تا ۳۵۰ کیلومتر قرار دارند که نزدیک به ایستگاه فضایی بین‌المللی است.اگرچه تعداد ماهواره‌های استارلینک بسیار زیاد است اما مقامات این شرکت در به‌روزرسانی فوریه ۲۰۲۲ نوشتند: برای انجام دادن عملیات فضایی ایمن به روشی مقیاس‌پذیر، اسپیس ‌ایکس هر ماهواره را به یک سیستم خودکار جلوگیری از برخورد مجهز کرده است که تضمین می‌کند ماهواره می‌تواند برای جلوگیری از برخورد احتمالی با اجسام دیگر مانور دهد.

طبق جدولی که «جاناتان مکداول»(Jonathan McDowell)، اخترشناس «مرکز اخترفیزیک هاروارد اسمیتسونین»(CFA) ارائه داده، اسپیس ایکس از مارس ۲۰۲۳ تقریبا ۴۰۰۰ ماهواره را به مدار پرتاب کرده است. مقاله‌ای که در آوریل ۲۰۲۰ توسط مکداول ارائه شد، نشان می‌دهد که مدار پایین زمین در سال‌های اخیر به دلیل پرتاب ماهواره‌های استارلینک، شاهد افزایش چشمگیر جمعیت ماهواره‌ها بوده است. مدار ماهواره‌های استارلینک متفاوت است اما برخی از آنها در ارتفاعی بین ۳۴۰ تا ۳۵۰ کیلومتر قرار دارند که نزدیک به ایستگاه فضایی بین‌المللی است.

در فوریه ۲۰۲۳ وقتی از مکداول پرسیده شد که اگر استارلینک و سایر شبکه‌های ماهواره‌ای متعلق به «وان وب»(OneWeb) و شرکت فرعی «آمازون»(Amazon) موسوم به «کویپر سیستمز»(Kuiper Systems) به طور کامل ساخته شوند، وضعیت در مدار چگونه خواهد بود، پاسخ داد: مدار زمین مانند یک بزرگراه بین ایالتی در ساعت شلوغی و هنگام وقوع طوفان برفی خواهد شد که همه با سرعت بسیار زیاد در آن رانندگی می‌کنند؛ با این تفاوت که چندین بزرگراه بین ایالتی وجود دارد که بدون چراغ توقف از یکدیگر می‌گذرند.

انیمیشن آژانس فضایی اروپا که زباله‌های فضایی و ماهواره‌های عملیاتی را در اطراف زمین نشان می‌دهد

«هیو لوئیس»(Hugh Lewis)، رئیس گروه تحقیقاتی فضانوردی در «دانشگاه ساوتهمپتون»(Soton) و کارشناس برجسته زباله‌های فضایی اروپا، در اوت ۲۰۲۱ به اسپیس گفت که ماهواره‌های استارلینک، تنها منبع اصلی خطر برخورد در مدار پایین زمین هستند. لوئیس، پژوهش خود را براساس «پایگاه داده سقراط»(Socrates database) انجام می‌دهد که توسط سازمان غیرانتفاعی «سلزترک»(CelesTrak) ارائه می‌شود. این پایگاه داده، اطلاعاتی را درباره مدارهای ماهواره ارائه می‌دهد و مسیر ماهواره‌ها را برای برآورد کردن برخورد مدل‌سازی می‌کند.

لوئیس در سال ۲۰۱۹ طی مصاحبه با اسپیس گفت: من برای درک بار این ابرشبکه ماهواره‌ای، داده‌های مربوط به مه ۲۰۱۹ را بررسی کردم که استارلینک برای نخستین بار راه‌اندازی شد. تعداد برخوردهای دریافت‌شده توسط پایگاه داده سقراط از آن زمان، بیش از دو برابر شده است و اکنون در شرایطی هستیم که استارلینک نیمی از تمام برخوردهای احتمالی را تشکیل می‌دهد.

هزاران قطعه زباله فضایی در مدار پایین زمین وجود دارند که متعلق به بیش از ۶۵ سال پرتاب ماهواره هستند و در مورد آنها چیزی گفته نشده است.علاوه بر این، هزاران قطعه زباله فضایی در مدار پایین زمین وجود دارند که متعلق به بیش از ۶۵ سال پرتاب ماهواره هستند و در مورد آنها چیزی گفته نشده است. برخی از این قطعات متعلق به ماهواره‌های مرده، برخی از آنها قطعات ناشی از برخوردها و برخی دیگر قطعات سرگردانی از زباله‌های ناشی از فعالیت‌های فضایی هستند.

«فرماندهی دفاع هوافضای آمریکای شمالی»(NORAD) تا مارس ۲۰۲۳ بیش از ۴۷ هزار شیء فضایی را ردیابی کرده است. بسیاری از این زباله‌ها برای ردیابی با فناوری کنونی بسیار کوچک هستند. همه قطعات مرده نمی‌توانند مدار خود را تغییر دهند و اگر هیچ برنامه محکمی برای پاکسازی آنها وجود نداشته باشد، هرگونه نزدیکی به ایستگاه فضایی بین‌المللی، چاره‌ای را جز کناره‌گیری از مسیر برای کنترل‌کننده‌ها باقی نمی‌گذارد.

ایستگاه فضایی بین‌المللی چگونه زباله‌های فضایی را دور می‌زند؟

با توجه به اطلاع کافی، فضاپیماهای باری که به ایستگاه فضایی بین‌المللی پرتاب می‌شوند، سوخت اضافی را حمل می‌کنند تا در صورت نیاز بتوانند برای تنظیم مدار ایستگاه، موتورهای خود را روشن کنند و به این مجموعه آزمایشگاهی کمک کنند که زباله‌های فضایی را دور بزند. یک نمونه از این وضعیت، در ۲۵ اکتبر ۲۰۲۲ پیش آمد که کنترل‌کننده‌های فضاپیماری روسی «پراگرس ۸۱»(Progress ۸۱)، موتورهای خود را به مدت پنج دقیقه و پنج ثانیه روشن کرد تا از برخورد با زباله‌ها جلوگیری کند.

مقامات ناسا در آن زمان نوشتند که این مانور، ارتفاع ایستگاه فضایی بین‌المللی را ۰.۳۲ کیلومتر در اوج و ۱.۳ کیلومتر در حضیض افزایش داد و هیچ تاثیری بر عملیات عادی ایستگاه نداشت.

این زباله‌ها بخشی از یک آزمایش ضد ماهواره‌ای مخرب روسیه بودند که در ۱۵ نوامبر ۲۰۲۱ انجام شد و مورد محکومیت بین‌المللی قرار گرفت. قطعات ایجاد شده توسط این آزمایش، بارها در نزدیکی ایستگاه فضایی بین‌المللی و ماهواره‌های استارلینک ازدحام کرده‌اند. برای مثال، ایستگاه در ژوئن ۲۰۲۲ مجبور شد برای جلوگیری از برخورد با قطعات ماهواره متلاشی‌شده «کاسموس ۱۴۰۸»(Cosmos ۱۴۰۸) مانور دهد.

ناسا در حال ایجاد یک توانایی پشتیبان برای انجام دادن مانور با فضاپیماهای آمریکا است؛ به ویژه پس از جنگ روسیه و اوکراین که در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ آغاز شد. عملیات ایستگاه فضایی بین‌المللی بیشتر عادی بوده اما روسیه ممکن است در سال ۲۰۲۸ این مجموعه مداری را ترک کند که حداقل دو سال پیش از انتظار ناسا برای به پایان رساندن عملیات ایستگاه است. در این صورت، تقویت‌کننده‌های پراگرس دیگر برای تقویت کردن ایستگاه در دوری کردن از مسیر زباله‌ها در دسترس نخواهند بود. به همین دلیل، ناسا فضاپیمای «سیگنوس»(Cygnus) ساخت شرکت «نورثروپ گرومن»(Northrop Grumman)  را موظف کرد تا در ۲۵ ژوئن ۲۰۲۲ یک عملیات آزمایشی را انجام دهد. دو تلاش صورت گرفت تا عملیات انجام شود اما نهایتا این فضاپیما با موفقیت ایستگاه فضایی بین‌المللی را به ارتفاع عملیاتی عادی خود رساند.

فضاپیمای روسی «پراگرس ۸۲» در ۲۸ اکتبر ۲۰۲۲ به ماژول «پویسک» ایستگاه فضایی بین‌المللی متصل شد. فضاپیماهایی از این دست می‌توانند موتورهای خود را روشن کنند تا مدار ایستگاه فضایی بین‌المللی را بالا ببرند یا تغییر دهند.

اگر ایستگاه فضایی بین‌المللی نتواند به موقع از زباله‌ها دوری کند، خدمه چگونه پناه می‌گیرند؟

اگر خدمه ایستگاه فضایی بین‌المللی اطلاع کافی نداشته باشند یا اگر داده‌های ردیابی تا حدودی نادرست باشند، ناسا و سایر شرکا دستوراتی را برای خدمه صادر می‌کنند تا در وسایل نقلیه فرار خود پناه بگیرند.

همه فضانوردان در فضاپیماهایی اعم از کپسول «دراگون»(Dragon) اسپیس ایکس یا کپسول‌های روسی سایوز قرار خواهند گرفت تا در شرایط اضطراری به خانه برسند. خدمه ایستگاه فضایی بین‌المللی در چنین شرایطی، لباس‌های فضایی را به تن می‌کنند و در وسایل نقلیه فرار خود منتظر نتیجه برخورد می‌مانند. یک مثال قابل توجه در نوامبر ۲۰۲۱ بود که یک قطعه مشکوک از زباله‌های به‌جامانده از «سلاح‌های ضد ماهواره»(ASAT)، در نزدیکی ایستگاه فضایی بین‌المللی پرواز کرد.

اگر خدمه ایستگاه فضایی بین‌المللی اطلاع کافی نداشته باشند یا اگر داده‌های ردیابی تا حدودی نادرست باشند، ناسا و سایر شرکا دستوراتی را برای خدمه صادر می‌کنند تا در وسایل نقلیه فرار خود پناه بگیرند.مقامات ناسا در مه ۲۰۲۱ درباره زباله‌های فضایی و ایستگاه فضایی بین‌المللی نوشتند: این رویه پناه‌گیری، زمان کافی را فراهم خواهد کرد تا در صورت برخورد مخرب، فضاپیماها از ایستگاه جدا شوند. در صورتی که برخورد باعث کاهش فشار در ماژول پشتیبانی از زندگی یا آسیب رسیدن به اجزای حیاتی شود، خدمه می‌توانند ایستگاه را ترک کنند. فضاپیما در مواقع اضطراری، برای خدمه مانند یک قایق نجات عمل می‌کند.

ناسا و روسیه بین ۱۴ دسامبر ۲۰۲۲ و ۲۵ فوریه ۲۰۲۳ مجبور شدند برنامه‌های جایگزینی را با هم برای تخلیه ایستگاه فضایی بین‌المللی انجام دهند تا از برخورد یک ریزشهاب‌سنگ که باعث نشت ویران‌گر در سایوز «ام‌اس-۲۲»(MS-۲۲) شده بود، جلوگیری کنند. هیچ مایع خنک‌کننده‌ای در دسترس فضاپیمای آسیب‌دیده وجود نداشت و تنها دو نفر از سه خدمه تعیین‌شده می‌توانستند به زمین بازگردند. طرح پشتیبان ایستگاه فضایی بین‌المللی برای مواقع اضطراری این بود که صندلی «فرانک روبیو»(Frank Rubio)، فضانورد ناسا در کپسول دراگون «اندورنس»(Endurance) قرار بگیرد. یک سایوز جدید در ۲۵ فوریه ۲۰۲۳ برای جایگزینی فضاپیمای آسیب‌دیده وارد شد. بنابراین، نیازی به اجرای این سناریوی اضطراری وجود نداشت.

هزینه‌ها و عوارض دوری از زباله‌های فضایی

گزارش ناسا درباره رسیدگی به زباله‌های فضایی که در ۱۰ مارس ۲۰۲۳ منتشر شد، هزینه‌ها و عوارض مانور ایستگاه فضایی بین‌المللی را در صورت بروز مشکل برآورد می‌کند. این گزارش براساس منابع اطلاعاتی عمومی متعدد می‌گوید که هر مانور به دو نفر-ساعت تحلیل خطر نیاز دارد. «نفر-ساعت»(person-hour)، واحد اندازه‌گیری زمان مورد نیاز برای انجام دادن یک فعالیت است و معمولا در مدیریت پروژه و طرح‌های پیشنهاد خدمات از آن استفاده می‌شود. این گزارش نشان می‌دهد که تغییر مدار ایستگاه فضایی بین‌المللی فقط در اقلیت کوچکی از شرایط احتمالی برخوردهای نزدیک با زباله‌های فضایی مورد نیاز خواهد بود که حدود دو درصد است.

تقریبا ۷۰ کیلوگرم سوخت برای بالا بردن ایستگاه و ۷۰ کیلوگرم دیگر برای پایین آوردن آن لازم است اما فرض بر این است که ۱۰ درصد از سوخت هدر می‌رود. ایستگاه گاهی اوقات باید این اتلاف را انجام دهد تا از مسیر زباله‌های فضایی خارج شود زیرا مقابله با حرکت مداری آن به سوخت قابل توجهی نیاز دارد.

براساس هزینه محموله ۷۰ هزار دلار به ازای هر کیلوگرم، رقمی که از گزارش سال ۲۰۱۸ «دفتر بازرسی کل ناسا»(OIG) به دست آمده است، نشان می‌دهد که هزینه هر مانور دور زدن زباله‌های فضایی حدود یک میلیون دلار است. تأثیر این رویدادها بر عملیات ایستگاه فضایی بین‌المللی بسیار کم است زیرا عملیات پناه‌گیری خدمه ایستگاه فضایی بین‌المللی، نادر است و براساس این گزارش، به دلیل بهبود تحلیل خطر و قابلیت‌های مانور، بعید به نظر می‌رسد که چنین اقداماتی مورد نیاز باشد. در هر حال، برخورد با زباله‌ها می‌تواند حتی پرهزینه‌تر باشد.

در ۱۴ دسامبر ۲۰۲۲، ظاهرا یک ریزشهاب‌سنگ به فضاپیمای روسی سایوز برخورد کرد که به ایستگاه فضایی بین‌المللی متصل شده بود و باعث نشت مایع خنک‌کننده شد.

گزارش «شورای تحقیقات ملی»(National Research Council) در سال ۱۹۹۷ که توسط نویسندگان گزارش ناسا نقل شده است، نشان می‌دهد که اگر ایستگاه فضایی بین‌المللی مورد اصابت یک جسم قرار بگیرد، طراحی آن امکان می‌دهد که ایستگاه تا معادل برخورد یک کُره آلومینیومی با قطر یک سانتی‌متر را تحمل کند.

گزارش سال ۲۰۲۳، برخورد با جسمی به قطر بین یک تا ۱۰ سانتی‌متر را فرض می‌کند. گزارش دفتر بازرسی کل ناسا نشان می‌دهد که هزینه تعمیر چنین برخوردی حداقل ۲۰۰ میلیون دلار خواهد بود زیرا یک فضاپیما باید همراه با مواد لازم برای تعمیر کردن به ایستگاه فضایی بین‌المللی برود. با در نظر گرفتن عوامل متعددی مانند زمان خدمه و زمان علمی از دست رفته یا تعمیرات احتمالی سایر عناصر ایستگاه مانند فضاپیماهای متصل، هزینه احتمالا بسیار بیشتر خواهد بود.

ناسا و شرکای ایستگاه فضایی بین‌المللی، رویه‌هایی را برای شرایط اضطراری ایستگاه در نظر گرفته‌اند اما افزایش روزافزون زباله‌های فضایی در مدار باعث ایجاد مشکلات پیچیده‌ای در مدار می‌شود. منتقدان می‌گویند که نکته کلیدی در وهله اول، پرهیز از زباله‌های فضایی، پاکسازی هرچه سریع‌تر زباله‌های فضایی موجود و احتمالا کاهش دادن تعداد پرتاب ماهواره‌ها به طور کلی است. مشخص نیست که مقامات فضایی چگونه مدارهای پرازدحام بالای زمین را مدیریت خواهند کرد اما آنچه به طور قطع مشخص است، این است که اپراتورهای ایستگاه فضایی بین‌المللی همچنان مراقب مشکلات هستند.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: ايستگاه فضايي بين المللي زباله های فضایی ماهواره استارلینک دانشگاه تهران شورای عالی انقلاب فرهنگی ناسا ايستگاه فضايي بين المللي مريخ ماهواره دانشگاه تهران باتري دانشگاه تهران شورای عالی انقلاب فرهنگی ناسا ايستگاه فضايي بين المللي خدمه ایستگاه فضایی بین المللی ایستگاه فضایی بین المللی ایستگاه فضایی بین المللی ماهواره های استارلینک مدار پایین زمین زباله های فضایی تعداد ماهواره ها نشان می دهد پرتاب ماهواره فضایی در مدار مدار ایستگاه زباله ها زباله ها انجام دادن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۳۷۵۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از سینمای متفکر به فیلم های کمدی رسیدیم

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، وقتی عمیق و موشکافانه به موضوع نگاه کنیم، خواهیم دید تاثیر نامطلوب این ماجرا در دراز مدت به مراتب بیشتر از سودی است که حاصل سینما می‌شود؛ از گسترش نفوذ تفکر سرمایه‌داری تا محدود شدن سینمای ایران به ژانر کمدی ارائه تصویر نامناسب از سینمای ایران دردنیا و... بخشی از نتایج تبلیغات گسترده فیلم‌ها در شبکه‌های ماهواره است.

روزنامه اعتماد با محمدمهدی عسگرپور، رییس هیات‌مدیره خانه سینما در همین باره گفت‌وگویی انجام داده و نظرش را درباره تبلیغ فیلم‌ها در شبکه‌های ماهواره‌ای جویا شده است که ادامه می‌خوانید:

جناب عسگرپور! بحث درباره تبلیغات فیلم‌های سینمای ایران در شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان، به امروز و دیروز و امسال و پارسال مربوط نمی‌شود و اصلا نکته جدیدی در سینمای ایران نیست، اما همان‌طور که می‌دانید این موضوع از سال گذشته رویکرد جدیدی پیدا کرده است، نظر شما درباره این موضوع چیست؟

همان‌طور که اشاره کردید، بحث تبلیغات در شبکه‌های ماهواره‌ای قدمت دارد، قبل‌تر محدودیت زیادی روی این تبلیغات اعمال می‌شد اما در حال حاضر این محدودیت‌ها ظاهرا کمتر شده است، این موضوع از جایی شروع شد که تهیه‌کنندگان، تولیدکننده‌ها و پخش‌کننده‌ها احساس کردند از کانال‌های داخلی برای معرفی فیلم‌شان به جایی نمی‌رسند و نمی‌توانند از امکانات داخلی که در گذشته کارایی داشت بهره ببرند، امکانات داخلی در گذشته کارایی داشت و محدودیت کمتر داشت اما در حال حاضر کارایی خیلی کمی دارد و در عوض محدودیت زیادی دارد، پس تصمیم گرفتند برای تبلیغات فیلم‌شان به دنبال امکاناتی باشند که کارایی داشته باشد. اگر نمودار این اتفاق را رسم کنید خودتان متوجه می‌شوید مجموعه‌ای از عوامل
در کنار هم قرار می‌گیرد و دست به دست هم می‌دهد تا فیلمساز به شبکه‌های ماهواره‌ای پناه ببرد. رویکردی که قبل‌تر تجربه نشده در حال حاضر این است که سینماگران از صداوسیما به عنوان بازوی تبلیغاتی نمی‌توانند بهره ببرند، ضمن اینکه اقبال به شبکه‌های صداوسیما هم کم است وازطرفی صدا وسیما عمدتا محصولات خاصی مدنظر دارد و برای همان فیلم‌ها تبلیغ می‌کنند از امکانات شهری هم که هیچ کمکی به سینماگران نمی رسد، برای سینماگران تنها امکان معرفی فیلم‌شان کانال‌های ماهواره‌ای باقی می‌ماند.

انگار تبلیغ فیلم‌ها برای یک تعداد فیلم است‌.

نکته مهمی که نباید از نظر دور داشت این است که تبلیغات ماهواره برای یک تعداد فیلم کاربرد دارد و برای دیگر فیلم‌ها شاید موفقیتی نداشته باشد.انگار که در و تخته با هم جور شده باشند فیلم‌های پرمخاطب در این شبکه‌ها تبلیغ می‌شوند، البته بده و بستانی هم این وسط صورت می‌گیرد و راه برای تبلیغ فیلم‌های کمدی بیشتر باز می‌شود، اینکه این مسیر تا کی ادامه دارد و در ادامه به چه شکلی صورت می‌گیرد، نمی‌شود پیش‌بینی کرد امافارغ از کیفیتی که فیلم‌ها دارند که ماآنهارا د وست داشته باشیم یا دوست نداشته باشیم هراثری امکان تبلیغ باید داشته باشد. صاحب اثرباید مسیری را برای معرفی محصولش باز کند وقتی در داخل کشورمان بیشتر امکانات و درها به روی فیلم‌سازان بسته است و فضای تبلیغات فیلم‌ها در خدمت یکسری محصولات مختص حاکمیت است راه‌چاره‌ای برای فیلمسازان باقی نمی‌ماند. به‌رغم اینکه مدیران دولتی (سینما) جلسات مکرر با مسوولان رسانه ملی بگذارند و از جلسات‌شان عکس بگیرند و تفاهمنامه هم امضا کنند اما در عمل می‌بینیم این تفاهم‌ها اجرایی نشده کما اینکه الان تعاملات به صفر نزدیک است.

بحث خروج سرمایه از کشور و هزینه‌ای که برای شبکه‌های ماهواره می‌شود دراین مسیر چقدر اهمیت دارد.

حتما موضوع مهمی است، حتما اگر تهیه‌کنندگان سینمای ایران امکانات داخلی کارآمد برای‌شان فراهم می‌شد، فضای داخل کشور را به تبلیغات در رسانه‌های خارج ترجیح می‌دادند. وقتی مجاری تبلیغ در داخل بسته و بی‌کیفیت می‌شود و از سوی دیگرتبلیغات در شبکه‌های ماهواره‌ای هزینه کمتر و کارایی بیشتر را متوجه صاحب اثر می‌کند، سینماگر خود به خود به خارج از کشور سوق داده می‌شود.

در لابه‌لای صحبت‌تان اشاره کردید که بده و بستانی بین تبلیغ فیلم‌ها و ماهواره‌ها صورت می‌گیرد. بیشتر در این خصوص توضیح می‌دهید؟

به این معنی که تبلیغات فیلم‌های ایرانی برای شبکه‌های ماهواره‌ای سود خوبی دارد، یعنی با افزایش مخاطب آنها همراه می‌شود، شما دقت کنید در چند سال اخیر صداوسیما که با افت مخاطب همراه بوده اما شبکه‌های ماهواره‌ای پرمخاطب‌تر شدند، کشور همسایه ما ترکیه در صادرات سریال رتبه بسیار بالایی دارد و این باعث می‌شود فعالیت‌ها در این کشور گسترش پیدا کند یا در کشور کره، در ساخت سریال‌های پرمخاطب موفق بوده. وقتی شبکه‌های ماهواره‌ای اقدام به پخش این سریال‌ها می‌کنند با رشد مخاطب همراه می‌شوند. تقویت شبکه‌های ماهواره‌ای باعث می‌شود سینماگران ما هم به سمت آنها بیشتر گرایش پیدا کنند و این باعث می‌شود تبلیغات به سمت ماهواره‌ها بیشتر شود واین یعنی تعامل.

متاسفانه در داخل کشور نه تنها چنین تعاملی اصلا وجود ندارد که اصلا به گسترش فعالیت و تقویت رسانه ملی فکر نمی‌شود، اما آقای عسگرپور تا به اینجا بیشتر درباره سطح ماجرا صحبت کردیم، یعنی دریافت‌های مستقیم از تبلیغات فیلم‌ها در ماهواره‌ها را بررسی کردیم، اما اینجا بد نیست کمی زیربنایی به این ماجرا بپردازیم، شما اشاره کردید اگر نمودار رسم کنیم تمام راه های فیلمسازان به خارج می‌رسد، ولی ما هم برای شما از جنبه دیگر نمودار رسم می‌کنیم و از تناقض‌ها و تبعیض‌ها در این نمودار می گوییم‌. اگرچه در وهله اول این فروش قطعا برای بخشی از سینمای ایران مفید است اما پرسش اینجاست چرا مدیران سینما این فروش را به دوران مدیریت خود نسبت می‌دهند و این فروش را از عملکرد مطلوب خود ناشی می‌دانند؟ مگر سهم عمده فروش از تبلیغات ماهواره نیست‌؟ مگر ماهواره در معنای کلی کلمه امر مذمومی نیست؟ آیا این تناقض نیست؟

به عقیده من تبعاتی که این ماجرا دارد بسیار مهم است.

از سوی دیگر پرسشی که مطرح می شود اگر مدیران به دنبال گردش اقتصاد و فروش فیلم‌ها در سینما هستند چرا از اکران و نمایش فیلم‌های اجتماعی خوب مثل برادران لیلا و تفریق و... جلوگیری می‌کنند؟ اگر فروش خوب است چرا سینمای اجتماعی را محدود کردند؟ چرا قاطبه سینماگران شاخص اجتماعی امروز بیکار هستند و نمی‌توانند کار کنند؟ این تناقض نگران‌کننده نیست‌؟ به عنوان مثال اکران فیلم اجتماعی از رخشان بنی‌اعتماد یا اصغر فرهادی آن‌هم بدون تبلیغ در ماهواره‌، آیا پرفروش نخواهد شد؟ چرا این فیلمسازان نباید امروز فیلم بسازند؟ اصلا اگر فروش خوب است چرا تبلیغ در ماهواره‌ها را رسما اعلام نمی‌کنند؟

اتفاقا معتقدم در دوره‌ای هستیم که مخالفین سینمای متفکر ایران که مایلند شمایل غیرعمیقی ازسینمای چند دهه گذشته وجود داشته باشد، با بخشی از آقایان حاکمیت در کنار هم قرار گرفتند و با هم خواسته یاناخواسته هم‌جهت شده‌اند. به بیانی دیگر مجموعه‌ای از حاکمیت نظری دارد و بیشتر اوقات درحدشعاراز ارزش‌ها می‌گوید بدون اینکه توان توضیح درست داشته باشد با سینمای متفکر که غالبا دیدگاه انتقادی دارد مقابله می‌کنند، در خارج از کشور هم طی چندسال گذشته جریان‌هایی شکل گرفته که مایل است سینمای تفکربرانگیز ایران حضوررسمی نداشته وحالا این دو جریان در کنار هم به سینمای ایران لطمات جدی می‌زنندهرچند در ظاهر با هم مخالفند اما در عمل کنار هم هستند، در پاسخ به سوال شما باید بگویم که بله فعلا بخش مهمی از سینمای ایران فعال نیست‌. عده ای از فروش فیلم‌ها سودهایی می‌برند که اتفاقا نوش جان‌شان، در شرایطی قرار گرفتیم که اگر نقد می‌کنیم باید بلافاصله تمجید هم کنیم، چون معمولا از جانب مدیران کم تسلط سطحی‌نگر به منتقدان وضع موجود حمله می‌شود که شما با موفقیت همکاران‌تان مخالفید و شما اساسا با موفقیت سینما مخالفید و به این نحو سینماگران را به جان هم می‌اندازند، به همین دلیل لابه‌لای صحبتم می‌گویم که باور کنید از فروش فیلم‌های همکاران خوشحالم اما وقتی حرف از رونق می‌زنیم این واقعا مربوط به بخش نسبتا کم سینمای ایران می‌شود. مفهوم و واژه رونق گستردگی دارد و ما وقتی از رونق صحبت می‌کنیم از یک صنعت حرف می‌زنیم. از رونق صحبت می‌کنیم اما نزدیک به ۷۰درصد همکاران کارگردان ما چندسال است که بیکارند. این کجایش اسم رونق دارد؟ البته تعداد زیادی از سالن‌های سینما به واسطه بعضی فیلم‌ها پرمخاطب می‌شود که این می‌شود سود ‌صاحبان سالن ولی تعداد کمی از کارگردانان و تهیه‌کنندگان ما کار می‌کنند، حتی تعداد کمی از بازیگران ما کار می‌کنند. شما به فیلم‌ها و سریال‌ها نگاه کنید، چند بازیگر هستند که در حال حاضر مشغول به کار هستند پس بقیه کجا هستند؟

این اسمش را می‌توانیم رونق بگذاریم؟

رونق بخشی ازسینماست ونه سینما به مفهوم کلی، به نظر من مسوولان لطف کنند واژه رونق را این‌قدر به کار نبرند.این اعداد و فروش سالن های سینما بخش کمی از کل مجموعه سینما را شامل می‌شود، در صورتی‌که در حال حاضر می‌بینیم به جای آنکه زمینه‌ای ایجاد شود تا کورسوی امید ایجاد شود تا بقیه اهالی سینما هم بتوانند کار کنند اما جریان نظارتی به گونه‌ای عمل می‌کنند که تنها بخشی از سینما فعال است و بخش زیاد دیگری غیرفعال، اینکه اسمش رونق نیست، درحالی که مزیت نسبی فرهنگی و هنری سینمای ایران با سینمای جدی و تفکربرانگیز بوده است که من معتقدم این بخش را در حال حاضر به مقدار بسیار زیادی از دست دادیم، مگر اینکه فیلمسازان با شرایط اقتصادی و روحیات خودشان فیلمی تولید کنند و در دنیا منتشر کنند که آن قسمت از سینما کارکرد خودش را دارد، ولی درخصوص فیلمسازان صاحب اصول وسبک عملازمینه‌ای برای فعالیت‌شان وجود ندارد و اگر هم بخواهند فعالیت کنند، نمی‌توانند چون قواعدی که در سینمای ایران در حال حاضر وجود دارد با قواعدی که آنها به آن پایبند هستند فاصله دارد و به آن تن نمی‌دهند.

اینجا همان جایی است که همان دو جریانی که گفتم برای از بین بردن بخش مهمی از سینمای ایران که حضورشان مزیت نسبی است همگام می‌شوند.امیدوارم سازندگان فیلم‌های پرفروش فراموش نکنند که بخشی از امکان فعالیت مستمری که برای آنها به وجود آمده مرهون فعالیت درخشان فیلمسازان روشنفکر و متفکر است که مسیررابرای سینمای پرآوازه ایران شکل داده تا برای جریان‌های مختلف محترم شمرده شود، تصور اینکه به تدریج سینمای متفکر از زیست بوم سینمای ایران حذف شود و بقیه این زیست بوم که فعلا مترادف شده با فیلم‌های کمدی بتواند بار فرهنگی سینما را به دوش بکشد بسیار ساده‌انگارانه است.

جالب، سکوت مدیران در این باره است‌.

مدیران که فعلا تلاش‌شان روی فروش بالا به هر قیمتی است و ظاهرا آن‌قدر پروانه ساخت فیلم کمدی صادر شده یا درخواست شده که خودشان به این موضوع پی بردند.

حتی اعلام کردند که دیگر فیلم کمدی در اولویت ما نیست و گفتند درخواست پروانه ساخت برای فیلم کمدی ندهید.

الان سینما یک مدل خاص رواج پیدا کرده است، قبل از انقلاب می‌گفتند مرحوم بیک ایمان‌وردی درسال چند فیلم همزمان با هم کار می‌کرد طوری که ممکن بودبا همان لباس فیلم اول سر فیلم دوم و سوم هم حاضر می‌شد، الان شما نگاه کنید اکثر پلان فیلم‌های پرفروش خیلی شبیه هم شده‌اند، (باز اینجا تاکید می‌کنم که این نوع فیلم‌ها باید ساخته شود و فروش داشته باشند) ولی کیفیت هم باید داشته باشند یا نه؟ البته من بیشتراین مشکلات را از نگاه وعملکردمدیران می بینم که نگاه بلندنظرانه به اداره سینما ندارند تا زمینه ایجاد شود که فیلمسازانی که مزیت نسبی برای سینما هستند هم فعالیت کنند. غم‌انگیزتر آنجاست که امروز بخش رسمی سینما که تریبون دارند به بخش دیگر و ارزشمند سینما حمله می‌کنند. شما به فهرست چهل ساله سینمای ایران و فیلم‌هایی که در سینمای ایران ساخته شده، نگاه کنید ببینید از کجا به کجا رسیدیم.

اتفاقا به نکته‌ای اشاره کردید که مدنظر ما بود. دوره‌ای بود که عباس کیارستمی پرچمدار سینمای ایران بود، درحالی که الان سینمای کمدی فاقد کیفیت پرفروش می‌شوند و مدیران از این فروش فخر می‌فروشند و فیلم‌های کمدی پرچمدار سینمای ایران شده و جهان هم ما را با این فیلم‌های کمدی رسمی می‌شناسد. جناب عسگرپور! نیک می‌دانید اگر ما به تبلیغات فیلم‌ها در ماهواره‌ها ایراد می‌گیریم بخش‌های مختلف دارد. یک بخش هم همین نگاهی است که جهان به سینمای ایران از طریق ماهواره‌ها دارد.

در دهه شصت زمانی که جنگ بود مدیران ما تلاش کردند ارتباطات بین‌المللی برقرار کنند درحالی که ایران درگیر جنگ با عراق بود بخش فرهنگی کار خودش را بکند و ایران با فیلم‌هایش در جهان شناخته شود و نگاه‌ها به سمت ایران باشد. اواخر دهه شصت بود که هفته فیلم ایران در امریکا برگزار شد و تعداد زیادی از فیلمسازان شناخته شده و معتبر فیلم‌های‌شان در این رویداد شرکت کرد. همان زمان که مخالفان تظاهرات به راه انداخته بودند وخاطره معروف عباس کیارستمی با پرویز صیاد هست که به او گفت من بیرون سالن با پلاکارد می‌ایستم تو به سالن برو و فیلم ببین.

می‌خواهم بگویم آن زمان این‌گونه از سینمای روشنفکر دفاع می‌کردند شما درنظر بگیرید که الان هفته فیلم دراروپاوامریکا برگزار کنیم چه دستاوردی آقایان برای نمایش آثارموردعلاقه‌شان در این رویداد دارند؟ سینمای متفکر و روشنفکر را که از بین بردند، این فیلم‌های پرفروش می‌شوند نماینده سینمای ایران؟ البته من معتقدم نسل جوان با استعداد زیادی داریم که می‌توانند پرچم‌های سینمای ایران در دنیا راهمچنان بالا ببرند اما یازمینه کار برای‌شان فراهم نیست یا مجبورند به سمت پول و سرمایه و دلخوشی سینماداران بروند ودرچرخه کمدی‌سازی مدل فعلی قرار بگیرند و این برای سینمای ایران نه تنها بد است که فاجعه است. زمانی بود که در جشنواره‌های مهم خارجی هر سال فیلمی به صورت رسمی از ایران داشتیم. در حال حاضر فقط بگیر و ببند و توبیخ است که چرا فیلم‌ها بدون مجوز در جشنواره‌های خارجی شرکت می‌کنندو وزارت ارشاد مجبور است جلوی این فیلم‌ها را بگیرد. درحالی که باید فضای کار برای سینماگران باز شود تا فیلم‌ها در مسیر رسمی و بدون دعوا در چنین رویدادهای معتبری شرکت کنند. قبلا رنگ‌آمیزی تنوع فیلمسازان در سینمای ایران زیاد بود ولی در حال حاضر بخش زیادی از سینماگران دیگر امکان فعالیت ندارند. ازطرفی غلبه نگاه امنیتی رایج دردستگاه‌های امنیتی برنگاه فرهنگی مدیران روزگار ناخوشایندی رابرای سینما رقم زده است.

جناب عسگرپور! نکته‌ای که در آخر به آن اشاره کنیم، آیا تبلیغات ماهواره‌ای که فروش هرچه بالای فیلم‌های سینمای ایران آن‌هم به صورت تبعیض‌آمیر به دنبال دارد، باعث نفوذ تفکر سرمایه‌داری در سینما می‌شود؟ چون در حال حاضر در سینما همه چیز به پول خلاصه شده، تهیه‌کننده‌ها فیلم کمدی می‌سازند چون بازگشت سرمایه دارد و حرف پول در میان آنهاست، سینماداران فیلم کمدی اکران می‌کنند چون بازگشت سرمایه دارد، جالب اینکه فیلمسازان مدعی تفکر هم سمت ساخت فیلم کمدی رفتند، آیا رواج چنین تفکری درست است؟ نکته مهم‌تر اینکه آیا وقتی تهیه‌کننده‌ای از نمایش فیلمی سود هنگفت می‌کند آیا این دریافت هزینه نباید در سینما منتشر شود؟ یا اینکه فقط مختص به تهیه‌کننده است؟ از این منظر که در کشورهای خارج از سودهای کلان حاصل از فیلم‌های پرفروش تهیه‌کننده باید دو، سه فیلم تجربی هنری بسازد و دست فیلمسازان جوان را بگیرد... در ایران انگار اوضاع فرق می‌کند. نظر شما در این مورد چیست؟

با توصیه‌های اخلاقی نمی‌توان یک زیست بوم را اداره کرد، تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار ما هم حاصل شرایط کشور هستند، با مجموعه‌ای از دولت مواجهیم که از راه‌های گوناگون از مردم عوارض و مالیات و... می‌گیرد، هزینه‌های زندگی را به ‌شدت بالا می‌برد، ارزش پول ملی را به بدترین حالت می‌رساند و بعد توقع فرزندآوری و حال خوب و نشاط از مردم دارند. واقعا نمی‌دانم با چه رویی چنین توقعاتی از جامعه دارند؟ دیگر دست در جیب مردم کردن جزو ساختار کشور شده است.

تهیه‌کننده و سرمایه‌گذارونهایتا تولیدفیلم هم محصول همین شرایط است (همین‌جا بگویم که اغلب با سرمایه‌گذار در سینما مواجه هستیم تا تهیه‌کننده). شما به صنعت خودروسازی نگاه کنید. همین چند وقت پیش بود که رسما اعلام شد که یک شرکت خودروساز نزدیک به چند هزار میلیارد از مردم زیادی گرفته است با خودم گفتم اگر فقط همین یک مورد مدیران خودروسازی مجبور شوند پول زیاد گرفته شده از مردم را به آنها پس دهند مردم به این نتیجه می‌رسند که با نظامی مواجه هستند که با عدالت با آنها رفتار می‌کند و حقوق آنها را رعایت می‌کند ولی نتیجه چه شد می‌فهمید در یک جریانی این تبلیغات باید اتفاق می‌افتاد، همین و بس، اصلا مگر سابقه‌ای از پس دادن وجود داشته که این دومی‌اش باشد؟ در چنین زیست بومی دیگر به سختی می‌شود از تعهد و اخلاق و سلامت فرهنگی گفت. وقتی هم به دست‌اندرکاران جدیدی که سود زیادی برده‌اند از مسوولیت اجتماعی می‌گویی در ظاهر تایید می‌کنند ولی در دل پوزخند می‌زنند، به نظرم خیلی تقصیر آنها نیست، چراکه بیشترشان در زیست بومی که شالوده‌اش در عملکرد مسوولین مشخص است، رشد کرده‌اند.

آقای عسگرپور! به عنوان پرسش آخر با تبلیغات فیلم‌ها در ماهواره موافق هستید یا مخالف؟

مخالفم اما به تهیه‌کننده‌ها حق می‌دهم وقتی در داخل با بی‌مهری مواجه می‌شوند برای بازگشت سرمایه به ماهواره متوسل شوند. وقتی صحنه کشور ما از نخبگان خالی شده، وقتی مدیران ما فهم دقیقی از اداره حوزه‌های فرهنگ و هنر را ندارند، وقتی می‌گوییم فروش بالای چند فیلم رونق کل سینما به شمار نمی‌رود، تازه از آنجا مساله ما با آنها شروع می‌شود و آنها سینماگران را به جان هم می‌اندازند که شما از فروش فیلم همکاران‌تان راضی نیستید و مساله را سخیف جلوه می‌دهند.

در دوره‌ای هستیم که مخالفین سینمای متفکر ایران که مایلند شمایل غیرعمیقی از سینمای چند دهه گذشته وجود داشته باشد، با بخشی از آقایان حاکمیت در کنار هم قرار گرفتند و با هم خواسته یا ناخواسته هم‌جهت شده‌اند.
اگر نقد می‌کنیم باید بلافاصله تمجید هم کنیم، چون معمولا از جانب مدیران کم تسلط سطحی‌نگر به منتقدان وضع موجود، حمله می‌شود که شما با موفقیت همکاران‌تان مخالفید و شما اساسا با موفقیت سینما مخالفید و به این نحو سینماگران را به جان هم می‌اندازند.
از رونق صحبت می‌کنیم اما نزدیک به ۷۰درصد همکاران کارگردان ما چندسال است که بیکارند، حتی تعداد کمی از بازیگران ما کار می‌کنند، شما به فیلم‌ها و سریال‌ها نگاه کنید چند بازیگر هستند که در حال حاضر مشغول به کار هستند پس بقیه کجا هستند؟
الان هفته فیلم در اروپا و امریکا برگزار کنیم چه دستاوردی آقایان برای نمایش آثار مورد علاقه‌شان در این رویداد دارند؟ سینمای متفکر و روشنفکر را که از بین بردند، این فیلم‌های پرفروش می‌شوند نماینده سینمای ایران؟
معتقدم نسل جوان با استعداد زیادی داریم که می‌توانند پرچم‌های سینمای ایران در دنیا را همچنان بالا ببرند، اما یا زمینه کار برای‌شان فراهم نیست یا مجبورند به سمت پول و سرمایه و دلخوشی سینماداران بروند و در چرخه کمدی‌سازی مدل فعلی قرار بگیرند و این برای سینمای ایران نه تنها بد است که فاجعه است.
زمانی بود که در جشنواره‌های مهم خارجی هر سال فیلمی به صورت رسمی از ایران داشتیم. در حال حاضر فقط بگیر و ببند و توبیخ است که چرا فیلم‌ها بدون مجوز در جشنواره‌های خارجی شرکت می‌کنند و وزارت ارشاد مجبور است جلوی این فیلم‌ها را بگیرد. درحالی که باید فضای کار برای سینماگران باز شود تا فیلم‌ها در مسیر رسمی و بدون دعوا در چنین رویدادهای معتبری شرکت کنند.
دیگر دست در جیب مردم کردن جزو ساختار کشور شده است. تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار و نهایتا تولید فیلم هم محصول همین شرایط است.
به‌رغم اینکه مدیران دولتی (سینما) جلسات مکرر با مسوولان رسانه ملی بگذارند و از جلسات‌شان عکس بگیرند و تفاهمنامه هم امضا کنند اما در عمل می‌بینیم این تفاهم ها اجرایی نشده کما اینکه الان تعاملات به صفر نزدیک است.

۲۲۰۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900028

دیگر خبرها

  • دراگون از ایستگاه فضایی جدا می‌شود
  • تصویربرداری ۹۵ درصد از اراضی کل کشور توسط ماهواره پارس
  • زباله فضایی در دام دوربین ماهواره ژاپنی افتاد
  • آزمایش‌های قبل عملیات تاریخی «استارلاینر» با موفقیت اجرا شد
  • ایستگاه فضایی چین آسیب دیده است
  • از سینمای متفکر به فیلم های کمدی رسیدیم
  • فضانوردان چینی به ایستگاه فضایی رسیدند
  • ماهیگیری با دست خالی! (فیلم)
  • آسیب ریزسیارک ها به آزمایشگاه فضایی چین در مدار زمین
  • ۷ اردیبهشت در دنیای علم چه خبر؟